نوشته شده توسط : صادق

زنان و مردان از دیگران چه توقعی دارند؟

زنان و مردان از همسران خود چه می خواهند؟

در اینجا من به 12 نکته اشاره می کنم ، که زنان چه می خواهند و مردان چه می خواهند.....



:: موضوعات مرتبط: مطالب در مورد روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 323
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 دی 1388 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : صادق

چه جور آدمی هستید؟؟

این تست یکی از آزمون هایی است که امروزه در بسیاری از مؤسسات بزرگ توسط ارتباطات انسانی مورد استفاده قرار می گیرد.



:: موضوعات مرتبط: تست روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 381
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 دی 1388 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : صادق

کویر ، دریا ، جنگل کدام را بیشتر دوست دارید؟

با این تست می توانید با روحیه خود و دوستانتان بیشتر آشنا شوید.

ابتدا درباره سه گزینه زیر خوب فکر کنید . آن مورد را که بیشتر از همه می پسندید و به آن علاقه دارید انتخاب کنید. این سه گزینه عبارتند از:

1-      کویر   2-  دریا   3-  جنگل

حال پاسخ هر مورد را بخوانید:



:: موضوعات مرتبط: تست روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 438
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 دی 1388 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : صادق

می گویند مرد بسیار فقیری که نابینا هم بود روی پله های ساختمانی نشسته بود و کلاه و تابلویی را روی زمین کنار پایش گذاشته بود روی تابلو نوشته شده بود:"به من مستحق نابینا کمک کنید". روزنامه نگار خلاقی از کنار او می گذشت نگاهی به کلاه انداخت ، فقط چند سکه در آن بود او نیز چند سکه دیگر داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ، آن را برگرداند و جمله دیگری روی آن نوشت. سپس تابلو را کنار پای او گذاشت . آنجا را ترک کرد. عصر همان روز روزنامه نگار به آنجا بازگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است.

مرد کور از صدای قدم های او ، روزنامه نگار را شناخت و از او پرسید چه جمله ای نوشته است؟ روزنامه نگار گفت: چیز مهمی نبود ، من فقط جمله شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچ وقت نفهمید او چه جمله ای نوشته است ولی روی تابلو او این جمله نوشته شده بود:"بهار آمده است ولی من نمی توانم آن را ببینم."

منبع: مجله موفقیت



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 318
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 دی 1388 | نظرات (0)
نوشته شده توسط : صادق

دختري کنجکاو ميپرسيد:  ايها الناس عشق يعني چه؟

 

  دختري گفت: اولش رويا آخرش بازي است و بازيچه

  مادرش گفت: عشق يعني رنج پينه و زخم و تاول کف دست

  پدرش گفت: بچه ساکت باش بي ادب! اين به تو نيامده است

  رهروي گفت: کوچه اي بن بست

  سالکي گفت: راه پر خم و پيچ

  در کلاس سخن معلم گفت: عين و شين است و قاف، ديگر هيچ

  دلبري گفت: شوخي لوسي است

  تاجري گفت: عشق کيلو چند؟

  مفلسي گفت: عشق پر کردن شکم خالي زن و فرزند

  شاعري گفت: يک کمي احساس مثل احساس گل به پروانه

  عاشقي گفت: خانمان سوز است بار سنگين عشق بر شانه

  شيخ گفتا: گناه بي بخشش

  واعظي گفت: واژه بي معناست

  زاهدي گفت: طوق شيطان است

  واعظي گفت: واژه بي معناست

  زاهدي گفت: طوق شيطان است

  محتسب گفت: منکر عظماست

  قاضي شهر گفت: عشق را فرمود حد هشتاد تازيانه به پشت

  جاهلي گفت: عشق را عشق است

  پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت

  رهگذر گفت: طبل تو خالي است يعني آهنگ آن ز دور خوش است

  ديگري گفت: از آن بپرهيزيد يعني از دور کن بر آتش دست

  چون که بالا گرفت بحث و جدل توي آن قيل و قال من ديدم
   طفل معصوم با خودش مي گفت: من فقط يک سوال پرسيدم!



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 دی 1388 | نظرات (0)